آيا توسعه استفاده از خودروهاي برقي بدون توجه به زير ساخت ها مقدور است ؟
نوشته ؛ كامران طالبي فرد ، دكتراي بازاريابي – تحقيقات بازار
اين روزها داستان برقي سازي صنعت خودرو يا بهتر بگوييم مونتاژ خودروهاي برقي ، تاكسي هاي برقي و اتوبوس هاي برقي نهضتي همه گير و داغ شده است و مسئولين وزارت صمت ، شهرداري و … از برنامه هاي كوتاه مدت ، بلند مدت خود براي برقي سازي حمل و نقل صحبت مي كنند هر چند كه در سال ٢٠٢٤ رويكرد بسمت خودرؤهاي برقي ديگر نه يك انتخاب ، بلكه ضرورت است ، اما براي همين موضوع هم بايد يك ديدگاه سيستمي يا تفكر همه جانبه گرا داشت . در غير اين صورت داستان برقي سازي صنعت خودرو كشور همانند داستان شبكه گاز رساني كشور خواهد شد. در اروپا استفاده از گاز طبيعي جهت انرژي براي گرم كردن منازل مردم از اواخر قرن نوزدهم آغاز شد و بعد از جنگ جهاني دوم اين موضوع سرعت گرفت اما با رسيدن به اواسط قرن بيستم كم كم كشورهاي اروپايي متوجه مضرات اين شبكه گاز رساني گسترده شدند كه بسيار بيش از منافع آن بود، بدين ترتيب حتي كشورهاي كه به منابع ارزان قيمت گاز طبيعي دسترسي داشتند از اواخر دهه هفتاد ميلادي تصميم گرفتند از اين گاز براي توليد برق ارزان استفاده نمايند و در نتيجه از برق ارزان قيمت جهت تامين انرژي مورد نياز براي گرم كردن منازل استفاده شود اما در ايران بدون توجه به تجربيات ديگران تازه از ابتداي دهه هفتاد شمسي يعني اوايل دهه نود ميلادي نهضت گسترش گاز رساني به منازل و شهرها ايجاد شد . حال امروز اين شبكه گسترده گاز رساني ، كشور را در شرايطي قرار داده كه دومين دارنده گاز جهان با كمبود گاز در شبكه يا ناطرازي گازي روبرو است . زيرا اتلاف انرژي در شبكه مصرف گاز بيش از شصد درصد است و اگر اين گاز صرف توليد برق ارزان قيمت مي شد امروز با مشكل كمبود گاز روبرو نبوديم و متعجب از اينكه چگونه دومين دارنده گاز جهان با نداشتن استراتژي و مديريت صحيح كنترل منابع خود به اين وضع دچار شده است . با اين مقدمه نسبتا طولاني كه به جهت آگاهي بخشي به اهميت موضوع بود ، به سراغ اين مطلب مي رويم ؛
در حالي مسئولين كشور در سال جاري با راه اندازي نمايش ها ، برنامه ها و رونمايي هاي بسيار، بدنبال نشان دادن توجه و تمركز خود به توليد و گسترش استفاده از خودروهاي برقي هستند كه امروزه با تغيير پارادايم در صنعت خودروسازي جهان ديگر موضوع اصلي عبور از توليد خودروهاي بنزيني و ديزلي و در عوض توليد خودرؤهاي برقي يا انواع خودروهاي هايبريدي نيست، بلكه مسئله اصلي منبع انرژي الكتريسيته براي اين خودروها است همه مي دانيم كه خودروهاي تمام برقي بر خلاف خودروهاي هايبريدي تمام انرژي مورد نياز شان را از ايستگاه هاي شارژ سريع شهري يا ايستگاه شارژ خانگي تهيه مي نمايند كه هر دو به برق شهري متاصل است اما سوال و موضوع اصلي امروز در صنعت خودرو آنستكه منبع تامين اين الكتريسيته منابع تجديد پذير است يا منابع غير تجديد پذير يا همان سوخت هاي فسيلي ؟
منابع تجديد پذير توليد برقي يعني نيروگاه هاي بادي يا توربين هاي بادي ، نيرو گاه هاي خورشيدي يا همان سلول هاي خورشيدي و البته نيروگاه ها يا سدهاي برق آبي هستند برخي از كشورها هم داراي نيروگاه هاي اتمي و يا نيروگاه هاي زمين گرمايي مي باشند اما در مقابل نيروگاه هاي با سوخت هاي فسيلي و يا منابع تجديد ناپذير نيروگاه هاي هستند كه نفت كوره يا همان مازوت ، گاز طبيعي يا ذغال سنگ را بعنوان منبع انرژي مورد استفاده قرار مي دهند . امروزه اكثر كشورهاي پيشرفته جهان حد فاصل سال ٢٠٢٥ تا ٢٠٣٥ را حد نهايي توليد خودرو با مؤتورهاي درون سوز اعلام كرده اند در واقع تمامي كشور هاي پيشرفته جهان توليد خودروهاي درون سوز را تا سال ٢٠٣٥ متوقف خواهند كرد اما بايد توجه كرد كه منبع تامين انرژي الكتريسيته در اين كشورها عموما منابع تجديد پذير است . كشور هاي اروپايي عموما توليد انرژي برق خود را توسط نيروگاه هاي بادي ، خورشيدي و يا آبي توليد مي نمايند و بسياري از آنها از جمله آلمان طي چند سال گذشته حتي نيروگاه هاي اتمي خود را خاموش كرده و به فعاليت آنها پايان داده اند در برخي ديگر از كشورها همانند فرانسه همچنان نيروگاه هاي اتمي مشغول بكار هستند اما در اين كشور ها هم سهم اصلي توليد برق برعهده منابع تجديدپذير است كه براي محيط زيست حداقل اثرات مخرب را دارند در واقع شايد در ميان كشور هاي توسعه يافته كه سال ٢٠٣٥ را سال پايان توليد خودرو با موتور درون سوز اعلام كرده اند تنها كشور چين است كه هنوز بخش زيادي از الكتريسيته خود را توسط نيروگاه هاي با سوخت ذغال سنگ تامين مي كند اما چين نيز به موازات توسعه صنعت خودروسازي برقي در حال تبديل منابع انرژي الكتريسيته خود از ذغال سنگ و ساير سوخت هاي فسيلي به باد ، سلول هاي خورشيدي و ساير نيروگاه ها با سوخت هاي تجديد پذير است در واقع توسعه صنعت خودروهاي الكتريكي در چين به موازات تغيير پارادايم در صنعت برق اين كشور از سوخت هاي فسيلي به انرژي هاي تجديد پذير در حال انجام است . اگر توسعه استفاده از خودروهاي الكتريكي بدون در نظر داشتن منبع توليد الكتريستيه براي آنها باشد طبق اكثر مطالعات و تحقيقات علمی انجام شده در سال هاي اخير ، نه تنها باعث كاهش آلودگي هوا نخواهد شد بلكه در دراز مدت سبب افزايش آثار مخرب بيشتري بر محيط زيست خواهد شد زيرا تنها منبع آلودگي هوا ، يعني اگزوز ميليون ها خودروها در سطح شهر، با دودكش هاي عظيم چند صد نيروگاه هاي سوخت فسيلي جايگزين خواهد شد كه حجم سنگين و متمركز گازهاي آلاينده را بطور پيوسته به يك نقطه از لايه اوزون وارد خواهند كرد به همين دليل ضروري است در كنار توجه به توليد خودروهاي برقي ، همانند چين به ضرورت تغيير زير ساخت هاي صنعت برق كشور نيز توجه شود . در حال حاضر متاسفانه بيش از نود درصد برق مصرفي كشور توسط نيروگاه هاي با سوخت فسيلي يعني گاز طبيعي ، مازوت و … توليد مي شود و كمتر از ده درصد برق كشور توسط منابع تجديد پذير يعني نيروگاه هاي بادي ، سدها و يك نيروگاه اتمي توليد مي شود . با اين وضعيت تغيير پارادايم در صنعت خودرو بسمت خودروهاي برقي شايد در كوتاه مدت مشكل آلودگي هوا را براي مدتي رفع نمايد اما در آينده ميان مدت و بلند مدت با مشكل شديد كمبود برق در زمان پيك مصرف و همچنين آلايندگي شديد در محل نيروگاه هاي سوخت فسيلي روبرو خواهيم شد و همانند مشكل ناطرازي و كمبود گاز كه اكنون گريبان شبكه گاز كشور را گرفته است در شبكه برق سراسري نيز با همين مشكل روبرو خواهيم شد. لذا شرط لازم براي توسعه و تغيير جهت بسمت توليد خودروهاي سواري و عمومي برقي ، ابتدا سرمايه گذاري زير بنايي و موثر در صنعت برق كشور و تغيير پارادايم بسمت توليد برق توسط منابع تجديد پذير است و سپس شرط كافي توسعه توليد خودروهاي برقي. اما طبق معمول نداشتن نگاه سيستمي باعث شده تا مسئولين بدون توجه به شرط لازم اين تغيير پارادايم در صنعت خودرو، با عجله و بدون تفكر سيستمي بسمت توليد انبوه خودروهاي برقي حركت نمايند شايد براي وضعيت فعلي كشور استفاده از خودروهاي هايبريد و به خصوص پلاگين هايبريد در كوتاه مدت و ميان مدت گزينه بسيار منطقي تري نسبت به خودروهاي تمام برقي باشد .