تغيير پارادايم در صنعت خودرو جهان
نوشته ؛ كامران طالبي فرد ، دكتراي بازاريابي ، تحقيقات بازار
اين روزها شاهد هستيم كه برخي ازخودروسازان بخش خصوصي بسمت مونتاژ خودروهاي هايبريد الكتريكي بخصوص از نوع پلاگين هايبريد رفته اند و تبليغات وسيعي در اين باره انجام مي دهند تعداد اين خودروسازان قطعا تا پايان سال جاري به سه عدد خواهد رسيد حال سوال اينجا است كه چرا چيني ها و بالطبع آن خودروسازان بخش خصوصي ما كه همگي شركاي چيني دارند بسمت توليد خودروهاي هايبريدي در بازار ايران متمايل شده اند ؟
با وجود بحث هاي فراوان پيرامون آلايندگي غير مستقيم خودروهاي تمام برقي يا پلاگين هايبريدي اما توليد اين خودروها در دو سه سال آينده به بيش از بيست ميليون دستگاه در سال خواهد رسيد هرچند امروز متخصيين استراتژي ، بازاريابي و سياست گذاري در صنعت خودرو و همچنين محيط زيست معتقد هستند كه خودروهاي تمام برقي يا پلاگين هايبريدي در صورتي براي محيط زيست مفيد هستند كه الكتريسته شهري مصرفي آنها توسط منابع تجديد پذير غير فسيلي همانند توربين هاي بادي ، سلول هاي خورشيدي و يا نيروگاه هاي آبي يا زمين گرمايي توليد شود و اگر الكتريسيته مصرفي آنها توسط نيروگاه هاي حرارتي با سوخت هاي گاز طبيعي ، نفت كوره يا ذغال سنگ يا حتي نيروگاه هاي هسته اي تامين شود نه تنها به كاهش آلايندگي گاز هاي گلخانه اي كمكی نخواهند كرد بلكه سبب افزايش انتشار آنها هم خواهند شد بدين ترتيب مي توان تتيجه گرفت كه خودروهاي تمام برقي براي كشورهاي مناسب هستند كه قسمت عمده الكتريسيته توليد شده درآنها توسط نيروگاه هاي با منابع تجديد پذير يعني باد ، آب ، نور خورشيد يا انرژي زمين گرمايي تامين مي شود در غير اينصورت تنها محل انتشار گاز هاي گلخانه اي از لوله اگزوز خودروها به دودكش هاي نيروگاه هاي حرارتي منتقل مي شود كه اثر نامطلوب تري بر تخريب لايه اوزن دارد . با اين وجود اين مباحث كلي در خصوص مناسب بودن خودروهاي الكتريكي براي كشورهاي توسعه يافته كه عموما الكتريسته خود را از منابع تجديد پذير تامين مي نمايند ،اما شاهد گسترش هر چه سريع تر توليد خودروهاي تمام الكتريكي BV , EBV يا خودروهاي پلاگين هايبريد هستيم PHEV ، شايد امروز دليل يا مزيت اصلي تمايل به خودروهاي الكتريكي در بازارهاي مختلف نه مباحث محيط زيستي بلكه عملكرد فني بسيار بالاتر( قدرت و گشتاور بسيار بيشتر ) آنها نسبت به خودروهاي بنزيني با قيمت مشابه است .
در بسياري از كشورهاي توسعه يافته سال ٢٠٢٥ تا ٢٠٣٠ حداكثر زمان توليد خودرو با موتور درون سوز اعلام شده و بعد از سال ٢٠٣٠ ديگر اجازه توليد خودروهاي غير الكتريكي يا هايبريدي را صادر نخواهند كرد يكي از كشورهاي اسكانديناوي سال ٢٠٢٥ را آخرين سال توليد خودرو با موتور درون سوز اعلام كرده و بقيه كشورهاي اروپايي از جمله دولت آلمان نيز سال ٢٠٣٠ را آخرين سال توليد خودرو با موتور درون سوز اعلام كرده اند . ايالات متحده نيز سال ٢٠٣٠ و فرانسه و بريتانيا سال ٢٠٣٥ ، كشورهاي آسياي جنوب شرقي نيز عموما به همين منوال تصميم گيري كرده اند و در نهايت چين نيز در يك هدف گذاري جاه طلبانه همانند آلمان سال ٢٠٣٠ را آخرين سال توليد خودرو با موتور احتراقي اعلام كرده است .
حال متوجه مي شويم چرا خودروسازان چيني اين روزها با سرعت تمام در حال طراحي و توليد خودروهاي تمام الكتريكي و يا پلاگين هايبريدي هستند. خودروسازان طراز اول چيني كه عموما سهام داران آمريكايي دارند و در مناطق آزاد جنوب اين كشور مستقر هستند به سراغ طراحي و توليد خودروهاي تمام الكتريكي براي رقابت با تسلا رفته اند و خودروسازان درجه دو چيني كه در مناطق مركزي اين كشور و عموما تحت كنترل دولت هاي استاني يا فدرال قرار دارند نيز بسمت طراحي و توليد خودروهاي پلاگين هايبريد و البته در ميان مدت تمام الكتريكي رفته اند . در واقع چيني ها اين تغيير پارادايم در صنعت خودرو طراز اول جهاني از توليد خودرو با موتور درون سوز به توليد خودرو با موتورهاي الكتريكي را يك فرصت براي جهش و سبقت بر رقبا قلمداد كرده و با درك سريع اين تغيير پارادايم به سرعت بسمت توليد خودروهاي تمام الكتريكي و يا هايبريدي حركت مي كنند تا بتوانند به بازارهاي نهايي يعني آمريكاي شمالي و اروپا نفوذ نمايند .
اما دليل توليد و مونتاژ اين خودروها در كشور ما چيست ؟ قطعا علاوه بر تعرفه كمتر واردات قطعات منفصله دلايل ديگري براي اين كار وجود دارد مهمترين دليل نياز چيني ها به بازارهاي مختلف با شرايط آب و هوايي بويژه گرم براي تست و آزمايش عملكرد باتري و موتورهاي الكتريكي خودروهاي برقي يا پلاگين هايبريدي است تكنولوژي ليتيون- آيون بكار رفته در باتري خودروهاي برقي در برابر گرماي زياد و سرماي زياد ضعف دارد لذا براي بيرون كشيدن نقايص آنها حتما بايد در بازارهاي با هواي بسيار گرم مانند ايران يا هواي بسيار سرد مانند روسيه تست شوند همچنين عملكرد الكتروموتورهاي خودرهاي برقي و پلاگين در گرماي زياد دچار افت مي شود لذا احتياج به بررسي هاي طولاني مدت و گرفتن بازخورد در بازارهاي گرم با ترافيك سنگين دقيفا مانند بازار ايران به خصوص شهر تهران براي آزمايش اين خودروها است لذا بازار ايران گزينه بسيار مناسبي براي خودروهاي نسل اول برقي يا پلاگين هايبريدي چيني است تا نواقص آنها مشخص و در نسل هاي بعدي مرتفع شود.
اما در اين رهگذر خودروسازان داخلي دولتي همچنان بدون درك تغيير پارادايم در صنعت خودرو در حال توسعه و طراحي موتورهاي احتراقي هستند . شايد اين پروژه هاي طراحي حداكثر ده سال پيش بسيار متحورانه بود اما امروز جز اتلاف منابع و عدم بازگشت سرمايه گذاري نتيجه ديگري نخواهد داشت ، زيرا صنعت خودروي جهاني با سرعتي بسيار بيشتر از تصور مسئولين خودروسازان دولتي كشور در حال حركت بسمت پيشرانه هاي غير درون سوز است . اگر صنعت خودروسازي داخلي واقعا به فكر خروج از مرزهاي كشور و صادرات به بازارهاي مهم حداقل منطقه است بايد بسرعت بسمت توسعه خودروهاي برقي يا پلاگين هايبريدي حركت كند كاري كه تركيه امروز با طراحي و توليد خودرو شاسي بلند تمام برقی ملي خود انجام داده و با استفاده از فرمول استراتژي چيني ها در حال ميانبر زدن و رسيدن به بازارهاي بزرگ منطقه است .به ياد دارم حدود ده سال پيش در دوران دانشجويي كارشناسي ارشد يكي از اساتيد برجسته دانشگاه در رشته بازاريابي مشاور يكي از شركت هاي بزرگ توليد كننده مواد شوينده در داخل كشور بود شريك آلماني اين شركت پيشنهاد داده بود كه در قبال دريافت مبلغ چند ده ميليون يورو ، پيتنت يا فرمول انحصاري به همراه لايسنس توليد پودر ماشين لباسشويي را به شريك ايراني بفروشد تنها توجيح خريد اين لايسنس و فرمول و حق انحصاري آن دسترسي گسترده به بازارهاي صادراتي كل خاورميانه بود ايشان در مقام مشاور استراتژي و بازاريابي آن شركت اقدام به تحقيق نموده بود و متوجه شده بودند كه آينده صنعت ماشين لباسشويي در شستشوي لباس بدون پودر و با تكنولوژي هاي همانند اولتراسونيك ، نانو و … است بنابراين سرمايه گذاري براي خريد لايسنس و فرمول شيمياي پودر توجيه اقتصادي ندارد . دقيقا امروز سرمايه گذاري سنگين براي توليد و طراحي موتورهاي احتراق داخلي همانند خريدن همان لايسنس پودرو ماشين لباسشويي است زيرا تقريبا تمام بازارهاي بزرگ جهان يعني آمريكاي شمالي ، چين و اتحاديه اروپا از سال ٢٠٣٠ يا حداكثر ٢٠٣٥ پذيراي هيچ نوع خودروي نو با موتور احتراق داخلي نخواهند بود و مجوز توليد ، واردات ، فروش و شماره گذاري خودروهاي احتراق داخلي را نخواهد داد . قطعا با فاصله كوتاهي همين موضوع در بازار كشورهاي حاشيه خليج فارس هم رخ خواهد داد و توليد خودرو با موتور هاي احتراق داخلي هرچقدر هم با تكنولوژي روز باشد محدود به استفاده دربازارداخل و يا بازارهاي عقب افتاده ، كوچك و غير اقتصادي خواهد بود .